چطور بگم که دلتنگ توام تویی که مونس شب های دل بی قراری ام بودی
چطور بگم که باغ دلم به غم نشسته واز دوری تو دلتنگ شده؟
چطور بگم که وجود تو... گرمای صدای دلنشین توبه من آشفته
زندگی می بخشه؟
چطور بگم که این دل بی طاقت بهانه تو را می گیرد؟
چطور بگم که دستانم گرمی دستانت را می خواهد؟
ای تنهاترین ستاره زندگی من
پشت پنجره دل تنگم به انتظار لحظه با تو بودن می مانم
تا با آمدنت دل بی قرارم را آرام کنی
نظرات شما عزیزان:
رامین
ساعت11:15---30 شهريور 1390
سلام حالتون خوبه ممنون که به وبلاگ من سر زدین من تو وبلاگ ساختن تازه واردم شکست نفسی کردین. وبلاگ بسیار متنوه ای درین ممنون از دعوتتون.
|